وقتی میرسی یجایی نه راه پیش داری نه راه پس
تنها وسط ی جزیره متروکه
خسته
خرد مث جنازه ای که از ماشین نإش کش پرت شده وسط خیابون و ماشینا از روش رد شدن
له
ولی وقتی یه نور امید تو دلت سوسو میزنه تنها دلخوشیت میشه همون
خدایا امیدمونو ناامید نکن
میگی مهم نیس...برچسب : نویسنده : negar191380 بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 2:10
زمانی که روز ها تمام میشوند و چشمانم با تاریکی دنیا خو میگیرد،در سرم نسیم خنکی به جریان میاُفتد،نفس عمیق میکشم،شش هایم شاب میشوند.
از پشت پلک های بسته ام میتوانم سوسو زدن ستاره ها را لمس کنم.آرامش شب چنان دلپذیر است که حاضرم روز هایم را به حراج بگذارم برای لطافت و آرامش چند شبی.
چه دلچسب است سفر نسیم شبانگاهی در مشامم،چه غمناک است زندگی،چه بغض لانه کرده در گلویم،تلخ لبخندی میزنم.
میگی مهم نیس...برچسب : نویسنده : negar191380 بازدید : 100 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 2:10
نمیدونم چرا یکی یکی دارم از دستشون میدم.
تقصیر خودم نیست ولی توسط خودمه انگار.
واقعا نامردیه.
ناخواسته
وقتی خودت نخواهی کسی هم نمیخواد.
بچه بازی کی تموم میشه.
برچسب : نویسنده : negar191380 بازدید : 70 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 2:10